“یادت باشد
به خوابم آمدی ،
بیدارم کنی ببوسمت !”
افشین صالحی
دیشب تو را خواب دیدم
و چه آرامشی
در آن کویر
وقتی آواز می خواندی
نغمه هایت
همچون غم پاره هایی که می خرامند در جانت
به جانم، به روحم، به وجودم
آرامش می داد
تو یادت نیست
من یادم هست
گفتم : چنین آرامشی را هرگز ندیده بودم
آن روزها، می تازید یادت
این روزها، می وزد یادت
و چه آرام شده ایم هر دو مان
گفتی
غم پاره ها،
دردت به جانم
--
نه عقل بود و نه دلی...
ما را در سایت نه عقل بود و نه دلی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : helloeveryone بازدید : 126 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:21